پسر آریایی
الهه پاکی اورابرگزید تاایرانی باعظمت بنا کند اوایرانش را ساخت وما چه کردیم ... 
نويسندگان

 

اين يكي از سري بيوگرافي كسانيه كه من ميشناسمشون و ميخوام راجع بهشون بنويسم . تواين پست در مورد يكي ازون بچه ها نوشتم كه تونست روزاي سختش و به روزاي خوب واسه خودش تبديل كنه ...
تو يه خوانواده متوسط از لحاظ سطح مالي بزرگ شده بود. بچه خوبيه سربه زير، كاري به خيرو شركسي نداشت خلاصه سرش تو لاك خودش بود. آرزوهاي بزرگي تو سرش بود شايد اگه روزي آرزوهاشو براتون ميگفت خندتون ميگرفت اما اون مصمم بود و تلاش كرد سختي هاي زيادي رو تحمل كرد همه رو تو خودش ريخت و به كسي هيچي نگفت .
درسش تموم شده بود. ديپلمش رو گرفت و دانشگاه شركت كرد اما قبول نشد . بايد ميرفت سربازي آخه يه خدمت مقدس برا ما پسراست كه خيلي دوست داريم بريم و انجامش بديم ...
مادرش ساكشو بسته بود. ساكشو برداشت ٬ ازدرخونه اومد بيرون تاسركوچه رفت اما٬ يك دفعه برگشت و ديگه نرفت سربازي تو همون لحظه تصميمشو گرفت كه زندگيشو يه جور ديگه ادامه بده...
تو كلاساي زبان انگليسي شركت كرد و دركناراون چند تا زبان ديگرو هم شروع كرد به يادگيري مثل فرانسوي ٬ روسي اين اواخرم چيني كه آخرسختيه...
كلاس كامپيوتررفت و انيميشن سازي رو يادگرفت . بايكي از شبكه هاي تلويزيوني كارميكرد.تدريس خصوصي ميكرد برا دانشجوها خلاصه چندسالي همين جوري ادامه داد تا اينكه معافيت سربازي رو گرفت به دليل كفالت پدرش.
مهرش خشك نشده بود كه ويزا گرفت برا روسيه خلاصه رفت ازايران . الان 2سالي ميشه كه اونجاست تو رشته اقتصاد درس ميخونه وبرا يكي از شبكه هاي تلويزيوني انيميشن ميسازه و ازدواجم كرد...
اين يه داستان بود از كسي كه ميشناختمش باسختي ها روبروشد وآيندشو ساخت براش آرزوي موفقيت ميكنم .
[ سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:, ] [ 16:22 ] [ همای ]

تاحالا شده يه آهنگ يا فيلم و بعد مدت ها ريختيد تو سيستمتون حالا كه ميخواين نگاه كنيد ميبينيد نرم افزار پخش موسيقيتون اون فرمت و پخش نميكنه راههاي مختلف داريد بريد سراغ نرم افزارهاي تبديل فرمت يا اينكه يه پخش كننده خوب گير بياريد كه همه فرمت هاي موسيقي رو پشتيباني كنه و ازهمه مهم تر حجم پاييني هم داشته باشه . نرم افزار km player شايد انتخاب شما باشه ...

حجم : 14.8 مگابايت

منبع : آسان دانلود

پسورد فايل زيپ: www.asandownload.com

لينك دانلود : dl.asandownload.com/SoftWare/Multimedia/Video_Player/KMPlayer.v3.0.0.1441_www.AsanDownload.com.zip

[ سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:, ] [ 13:16 ] [ همای ]

بعضي ها فكر ميكنن كساني كه اون بالابالا ها هستن ( ازحيث مقام و قدرت) يه خورده بايد جدي باشن يا يكم اخمو باشن و يكمم بداخلاق باشن و ... حالا مديرم نبودن نبودن زياد اونش مهم نيست ...

حالا اگه يكي ازون مقاماي بالا نخواست اينجوري باشه بخواد يكم باحال باشه كيو بايد ببينه... اصلا از كجا معلوم كه اينكاره نباشه مثلا طرف اگه لباس فوتبالي تنش كرده خوب حتما فوتباليسته يا ...

بگزريم كي به كيه ماهم يه لباس تنمون ميكنيم ميگيم اينكاره ايم ...

تصويري از آقاي دكتر احمدي نژاد در حال بستن كمربند مشكي مواظب خودتون باشيد...

 

 

[ دو شنبه 30 خرداد 1390برچسب:, ] [ 16:33 ] [ همای ]

اگه ميخواين ببينيد وزنتون مناسبه يا نه فقط كافيه رو لينك زير كليك كنيد:

shahrivari.persiangig.com/flash/BodyMassIndex.swf

[ دو شنبه 30 خرداد 1390برچسب:, ] [ 16:24 ] [ همای ]

 

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
دومین روز بارانی چطور؟پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
و سومین روز چطور؟گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد. وچند روز پیش را چطور؟به خاطر داری؟که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم...فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو..
[ دو شنبه 30 خرداد 1390برچسب:, ] [ 16:17 ] [ همای ]

هركسي با ديدي به اين دنيا نگاه ميكنه يكي مثل مادربزرگ من كه يه چيزي حدود 75 سالشه اما هنوز به اين زندگي اميدواره ميگه هنوز ميخوام بچه هاتو ببينم انشاا.. كه صدسال زنده باشي. يكي ديگه صبح كه چشماشو باز ميكنه ميگه باز اين زندگي لعنتي شروع شد انگار دوست داره هميشه خواب باشه . شما چطور جزو كدوم دسته ايد؟
بچه كه بوديم روزا خيلي دير ميگزشت و شبا ديرتر هرروز برا فردامون كلي برنامه داشتيم جالب تر اينكه با وجود اون همه برنامه اما بازم وقت زياد مياورديم. تو كوچه پس كوچه ها لاستيك بازي ميكرديم من يه لاستيك گنده داشتم ازين لاستيكاي وانت البته اون زمان جنسا باكيفيت تر بود. بعضي موقع ها پاستور بازي ميگشتيم دنبال دمپايي خراب هرچي صاف و سنگين بود شانس برنده شدنت بيشتر بود . ماشين بازي ميكرديم من يه كاميون لاكي داشتم كه رفيقم خاك ميريخت توش. گاهي هم بادبادك درست ميكرديم ما بهش ميگيم كاغذ باد دادشم درست ميكرد هوا ميكرديم جاتون خالي . گاهي هم ميرفتيم شكار گنجشك با وسيله اي به نام پلخمون اينو مشهديا ميدونن چيه دونوع داشت يكي سيمي يكيم با دستكش چرمي درستش ميكرديم ...
دنياي قشنگي بود اما همون روزاي طولاني خيلي زود گزشت...
[ یک شنبه 22 خرداد 1390برچسب:, ] [ 19:49 ] [ همای ]

- اي رفيق باوفاهرشب دعايت ميكنم / چون ندارم زانتيا فرقون فدايت ميكنم.

-باز باران باريد... خيس شد خاطره ها. مرحبا بر دل ابري هوا... هركجا هستي باش ... آسمانت آبي و تمام دلت از غصه دنيا خالي ...

-به يادت آرزو كردم كه چشمانت اگر تر شد به شوق آرزو باشد نه تكرار غم ديروز.

-در زندگي فراموش كن چيزي را كه نميتواني بدست آوري و بدست آور چيزي را كه نميتواني فراموش كني.

-سوزن رفاقتت تو تيوب قلبم فرو رفت و گفت فسسسسسسسسسسس . تازه فهميدم بابا پنچرتيم.

- تلخي مشروبو به جون ميخرم كه فقط وقت خوردن بگم بسلامتي هرچي مرد...

- خوشبختي را در همين لحظه باور كن . لحظه اي كه دلي به يادتوست.

-دراين دنياي بي حاصل چرا مغرور ميگردي ؟ سليمان گر شوي نصيب مور ميگردي...

-ببخشيد كه دير وقت مزاحم شدم يه سوالي داشتم كه خيلي وقته ميخاستم ازت بپرسم كه الان يادم افتاد: ايران به كشورهاي ديگه نفت ميفروشه ميخواستم بدونم بشكشو پس ميگيره يا با بشكه ميده؟؟؟؟؟

-

[ چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, ] [ 9:40 ] [ همای ]

تو اين مقاله ميخوام راجع به فقر صحبت كنم. ازتون ميپرسم فقر يعني چي ؟؟؟

نداشتن پول؟ نداشتن لباس؟ نداشتن كفش؟ يا....

نه اينا فقر نيست فقر يعني حسرت خوردن حسرت چيزي رو كه دوست داري داشته باشي اما نداري .

فقر يعني نتوني برا خوانوادت چيزايي كه دوست داري رو تهيه كني.

فقر يعني وقتي بچه اي به باباش ميگه بابا من فلان چيزو ميخوام باباش بگه ندارم كه بخرم.

فقر يعني حس و حالي كه تو دل اون بچه ميگزره اما از كنارش عبور ميكنه و رد ميشه .

كي ميدونه تو دل اون بچه چي ميگزره؟ كي ميدونه اون بابا چي ميكشه ؟

فهميدن اين مسئله آسونه اما دركش خيلي سخته خيلي سخته...

چون جاي اونا نيستي . جاي اون بچه نيستي كه وقتي از مدرسه مياد تو كوچه بوي غذا رو احساس ميكنه اما وقتي مياد خونه مادرش جاي نهار شير واسش مياره بعضي روزاهم فقط بانون خالي شكمشو سير ميكنه. كي ميتونه درك كنه به اون پسر چي ميگزره كي ميتونه بفهمه اون مادر چه احساسي داره .

آره درك اين چيزا خيلي سخته چون بايد احساسش كني بايد تو متن قضيه باشي .

وقتي دستي رو ميبينم كه برا خرج زندگيش داره آبروشو مياره طرفت و اونو بايه پول عوض ميكنه اونجاست كه به عدالت خدا شك ميكنم. خدا مگه نگفتي تو قرآنت كه همه انسانها رو باهم برابر آفريدي پس چرا اينطوريه ؟

شايد كار خدا نيست كار بنده خداست...

فاصله بين دنياي فقر با ثروت چقدره؟؟؟

خيليه.....

 

[ پنج شنبه 12 خرداد 1390برچسب:, ] [ 20:4 ] [ همای ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

ازین که به وبلاگ من اومدید تشکر میکنم.این وبلاگ تنها ارتباط من با دوست های مجازی من امیدوارم مورد پسندتون واقع بشه. در پایان خوشحال میشم نظراتتونو بشنوم.
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 45
بازدید کل : 26533
تعداد مطالب : 34
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

سلام دوستان ازین که به وبلاگم اومدید ممنون امیدوارم که لحظه های خوبی داشته باشید اگر نظری دارید خوشحال میشم بشنوم

پسرآریایی

فروش بک لینک طراحی سایت